بهترین جایزه استکبار به لیدر جریان انحرافی


حجت الاسلام قاسم روانبخش:همواره در طول تاریخ بشریت چنین بوده است که رهزنان دین برای منحرف کردن مردم به صورت مستقیم و شفاف وارد عمل نمی شده اند،
زیرا مردم در برابر آن ها مقاومت کرده با تمام توان از ارزش های دینی دفاع می کنند از این رو تلاش می کنند با پوشش دین و در قالب دین و از موضع دفاع از دین، مردم را بفریبند و به تدریج و آرام آرام ایده های باطل خود را در دل و جان مردم نهادینه کرده به گونه ای که خود مردم را به این نتیجه برسانند که دین کالای ارزش مندی نیست و باید آن را رها کرد.

درست مانند کسی که می خواهد فردی را مسموم کند هرگز با نوشیدنی مسموم و با نام و نشان اقدام نمی کند، بلکه قطره ای از سم را در شربت گوارایی از عسل یا غذای مطبوع ریخته، طوری وانمود می کند که فرد مزبور با اشتیاق آن را بنوشد و به تدریج و به دون آن که بفهمد سلامتی خود را از دست داده و رو به مرگ می رود.

به همین دلیل، همه افراد و گروه هایی که استراتژی خود را بر دین زدایی قرار داده اند از این روش استفاده کرده در پوشش دین و به نام دین به دین زدایی اقدام کرده اند به عنوان نمونه، میرزافتحعلی آخوند زاده فراماسونر مشهور که از مروجان اصلی اومانیزم و فراماسونری در ایران و از معاندان و مخالفان اسلام و تشیع بود، آرزو می کرد که " ای کاش کسی پیدا شدی و ملت ما را از رسوم نکوهیده اسلامی آزاد نمودی" و خرابی کل دنیا را حاصل ظهور دین آوران از خطه آسیا می دانست که مولد ادیان است( اندیشه های میرزا فتحعلی آخوند زاده ص 118) وقتی دیدگاه هایش را این گونه عریان و صریح بیان کرد با مقاومت علما و بزرگان و مردم متدین و مسلمان مواجه شد تا جایی که برخی علما مثل شیخ فضل الله نوری برای مقابله با آن تا پای شهادت پیش رفتند و آن جریان را به شکست واداشتند.

این شکست موجب شد که روشنفکران غرب زده در روش خود تجدید نظر کنند و آن را به صورت تدریجی و در قالب و با پوشش دین انجام دهند. میرزا ملکم خان ارمنی فراماسون معروف در باره این روش می گوید: "چنین دانستم که تغییر ایران به صورت اروپا کوششش بی فایده ای است. از این رو فکر ترقی مادی را در لفافه دین عرضه داشتم تا هم وطنانم آن معانی را نیک دریابند" ( اندیشه ترقی، فریدون آدمیت، ص 64) بر اساس این روش عوامل بیگانه توانستند به تدریج فرهنگ ملت ایران را تغییر دهند جالب این که حتی محمد رضا پهلوی نیز که یک دیکتاتور و جنایت کار و نوکر با نام ونشان دشمن بود از همین روش استفاده می کرد؛ از یک سو تظاهر به دین می کرد و از سوی دیگر با برنامه ریزی دقیق بر ریشه دین تیشه می زد. پس از انقلاب اسلامی نیز منحرفان و ملحدان و مخالفان دین همین شیوه را مناسب ترین شیوه برای مقابله با دین پسندیدند .

از این رو شهید مطهری طی هشداری صریح و جدی، این خطر را به مردم و مسوولان امر گوشزد کرد و فرمود " من به عنوان یک فرد مسوول به مسوولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قایلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ و نشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه های اسلامی و با مارک اسلامی اعم از روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد، خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند"( نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، ص 89) درهمین راستا ایشان مبارزه پی گیر و همه جانبه ای با دکتر شریعتی و جریان نهضت آزادی و سازمان منافقین و گروهک فرقان آغاز کرد که سر انجام به شهادت آن بزرگوار انجامید و جان عزیزش را روی آن گذاشت.

در راستای همین مبارزه امام ره پس از تعیین تکلیف منافقین، یکی از کانون های اصلی این خطر که در پوشش دین و تظاهر به اسلام در حال دین زدایی بود را افشاء کرد و در پاسخ به نامه محتشمی پور وزیر وقت کشور نوشت " نهضت به اصطلاح آزادى صلاحيت براى هيچ امرى از امور دولتى يا قانونگذارى يا قضايى را ندارند؛ و ضرر آن ها، به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويل هاى جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك هاى ديگر، حتى منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است..... نتيجه آن كه نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسيارى از كسانى كه بى‏اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مى‏گردند، بايد با آن ها برخورد قاطعانه شود، و نبايد رسميت داشته باشند."( صحيفه نور، ج‏20، ص: 482)

با این اقدام امام ره کانون خطر متلاشی شد و از عرصه سیاسی کشور حذف گردید. ولی با گذشت زمان و بر اثر فعالیت های زیر زمینی و برنامه ریزی های حساب شده در سال 76 به عنوان عقبه دولت خاتمی دوباره به قدرت بازگشتند و با نفوذ در قوای مقننه و مجریه و بویژه در بخش فرهنگ، توانستند با طرح اندیشه های التقاطی از نوع اسلام و لیبرالیزم ضربات سنگینی را به فرهنگ کشور وارد سازند و عملا هشدار امام ره در این مدت بخوبی بر همگان روشن گردید.

دشمن در این مرحله کوشید با انتخاب چهره ای روحانی و معمم به عنوان رییس قوه مجریه و با پوشش خط امام، خط اسلام آمریکایی را در کشور نهادینه کند این جریان به صورت آرام و تدریجی کار را بدانجا رساند که پس از بیانیه حزب مشارکت در سال 83 که خواهان حذف اسلامی از جمهوری اسلامی شده بودند، در سال 88 عملا و رسما در فتنه 88 براندازی نظام اسلامی را در دستور کار قرار داد و رسما شعار جمهوری ایرانی را در شعارهای خود در خیابان ها مطرح کرد و پرونده این جریان انحرافی در این فرم و شکل توسط مردم بسته شد.

پس از روی کار آمدن دولت نهم و حاکم شدن گفتمان امام و انقلاب توسط دکتر احمدی نژاد امید آن می رفت که برای اولین بار در کشور تفکر ناب و خالص و یکدستی از نوع اصول گرایی غالب شود و با انقلاب در فرهنگ، همه امور به نفع اسلام و مکتب گرانسنگ تشیع تغییر جهت دهد. چنین پدیده مبارکی می توانست همه معادلات جهانی را در هم ریزد و ایران اسلامی را به قله های پیشرفت که از سوی رهبر عزیزمان تعیین شده بود برساند.

در گام بعدی خاورمیانه اسلامی شکل بگیرد و پس از آن معادلات غرب را در هم شکند و زمینه را برای صدور تفکر امام و مکتب امام به جهان فراهم نماید. در چنین شرایطی طبیعی است که دشمن بیکار ننشیند و با برنامه ریزی های حساب شده در برابر این مهم بایستد. نفوذ عنصر انحرافی با تابلوی اصول گرایی و گفتمان به ظاهر ولایی در دولت نهم و سپس در دولت دهم به تدریج شتاب آن حرکت عظیمی که در دولت نهم ایجاد شده بود کند کرد و در دولت دهم ترمز حرکت دولت اسلامی را کشید و آن را متوقف کرد و دولت گفتمان امام و انقلاب را در مسایل عمرانی محدود ساخت. و از این بدتر لیدر جریان انحرافی با حرف های شبه ماسونی و طرح گفتمان انسان گرایی و باستان گرایی به جای گفتمان امام و انقلاب حرکتی ارتجاعی به جریان اصلاحات و تکنوکرات ها انجام داد که مورد توجه آن ها قرار گرفت.

براستی اگر لیدر جریان انحرافی موفق شود ویژگی های ارزشی دولت احمدی نژاد را یکی پس از دیگری از آن بگیرد چه امتیازی نسبت به دولت تکنوکرات ها خواهد داشت؟! و آیا در این صورت، می تواند به الگوی تمام عیار برای مسلمانان منطقه تبدیل شود؟ آیا در این شرایط استکبار به لیدر این جریان انحرافی چه جایزه ای خواهد داد؟

به نظر می رسد هر جایزه ای که از سوی استکبار به این جریان داده شود کم است زیرا با فریب و خدعه به امری موفق شده است که استکبار با تمام نیروها و امکاناتش توان آن را نداشته است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا